این روزها
این روزها:
این روزها کارم شده تمیزکردن خونه ودرعرض یکساعت دوباره کثیف شدن خونه
این روزهاهرروزیک صحبت تازه ازحرفهای شیرنت ومتعجب شدن ازاین حرفها مثل: خوشم نیومد(سومدیم)تورو می خوام(سنی ایسترم)با هم شكلات ماشاالله،قشنگه
این روزهادر حسرت اینم که یک صفحه مجله یاکتاب را تا آخر بخونم آخه مگه شما اجازه میدی هر چیزی که دستم میگیرم می گی قیزم قیزم باخسین(دخترم نگاه کنه)،برای همینه که این روزها یک عکس درست و حسابی ازت نداریم آخه تا دوربین را می بینی می گی:دخترم ببینه(البته به ترکی)
این روزها بعضی کلمه ها منو یاد تو می اندازه و زیر لب می خندم مثل : آبگوشت،الو سلام،اون یکی و..
این روزها سیرنمی شم از بوییدن و بوسیدنت
این روزها با استرس از اداره و سرکار به خونه میام که نکنه خواب باشی و من اون صدای قشنگت را نشنوم.
این روزها راحت می تونی منو سحر صدا کنی و من از خوشحالی می خوام بال دربیارم ولی به ندرت می گی و اسی را ترجیح می دی..
خلاصه اینکه این روزها دارم عاشق تر می شم دختر ناز من
گیر داده برم تو جعبه عروسک