عکسهای تولد آنیتا جون
آنیتا جان چون تولدت روز دوشنبه 27 خرداد بود تصمیم گرفتیم جشن تولدت را روز جمعه بگیریم تا هم من بتونم راحت حاضر شم هم مهمانها برا همین روز دوشنبه یک جشن ساده با باباجون و مامان جون 5 نفری گرفتیم. عکسهای روز دوشنبه: عکسهای روز جمعه قبل از امدن مهمانها: وحالا:آنیتا گلی: آنیتا و ارغوان: آنیتا دینا ارغوان: از راست به چپ:حدیث پانیذ مهشید دنیز آنیتا ثنا کیک تولد آنیتا: ...
عزیزم یک سالگیت مبارک
باورم نمیشه دخترم عزیزم داریم به تولد یک سالگیت نزدیک میشیم این یک سال با تمام سختی ها و شیرینیهاش زود گذشت پارسال این موقع همش میگفتم خدایا یعنی دختر من چه شکلیه شبیه کیه؟ خبر نداشتم دارم صاحب یک فرشته ناز مهربون میشم فرشته زیبا که اون را با هیچ قشنگی تو این دنیا عوض نمیکنم.پارسال دقیقا همین لحظات بود که من خیلی استرس داشتم و عصبی بودم حالا که یادم میافته خندم میگیره.چند تا از دلنوشته هام از اون روزها را برات میذارم: 1.فقط دو شب بی تو میخوابم نمیدونم بعدها با خواندن این مطلب چه احساسی خواهم داشت ولی امیدوارم حس این موقع یادم نره.یک جور شادی همراه با ترس دارم.حس آدمهای عاشق را دارم که دارن به معشوقشون میرسن و نمیدونن چه جوری شادی ...
عکس های جدید انیتا
سلام گل دخترمن الهی فدات بشم عزیزم که فرصت نمیکنم بیام وبت و از شیرین کاریهات از شیرین زبونیات بنویسم . عروسکم این روزها خوردنی تر شدی هر کلمه ای که میگیم سعی میکنی تو هم بگی وقتی از غذایی که میخوری خوشت میاد میگی به به. مامان جون یادت داده وقتی ازت میپرسیم :دختر من کیه دستت را میزنی به سینت و میگی ین یعنی: من. کلمه هایی که میگی:جی جی .بابا. دردر.دایی.اگه لطف کنی ماهی یک بار مامان .راستی اولین کلمه ای گفتی بابا بود تو ماه هشت . دوازدهم اردیبهشت عقد دختر خاله مامان بود خیلی بهت خوش گذشت بیشتر از همه شما رقصیدی اولین باری که آبنبات خوردی.... نوشته ای که یکی از همکاران مامان موقع تولدت برات نوشته ...
سلام من اومدم
سلام دوستهای خوبم ،مامان ها و باباها من اومدم . سال نو همگی مبارک امیدوارم همیشه ایامتان به کام باشد .راستش به دلیل مشغله زیاد مامان و بابام (از قبیل خانه تکانی و کار اداره)نمیشد که وبم را به روز کنم برا همین تصمیم گرفتم خودم دست به کار شم اینجا چند تا از عکسهامو براتون میذارم: عکس اولین ولنتاینم توماه هشت تونستم تنهایی بشینم: اولش می ترسیدم: اینجا چند دقیقه قبل از تحویل سال نو است: اینهم عکس بعد از تحویل سال است: عاشق نای نایم: آنیتا و سفره...
عکس های آتلیه ای آنیتا گلی در نیم سالگی اش
اولین یادداشت من برایت
میلاد با سعادت پیامبر اسلام مبارک سلام عزیز دلم. دیروز تولد مامان بود. ولی شب همش گریه میکردی و نشد یک عکس با حال ازت بگیریم.آخه وقتی خوابت میاد خیلی جدی میشی و تعارف را میذاری کنار.حتی اگر مهمون خونمون باشه. یادش بخیر پارسال دقیقا همین روز من اولین دلنوشته ام را برایت نوشتم .و بعدش شروع کردم به نوشتن از تو.اگه اینجوری ادامه میدادم حتما شاعر میشدم باور کن اولش نمیدونستم که قراره برات وبلاگ باز کنیم برا...
تقدیم به دختر 31 هفتگی ام
امروز شنبه است ولی خیلی وقته شنبه ها برام یه روز معمولی نیست از وقتی که تو را حس کردم شنبه ها برام یه شروع تازه است.یاد اون روزها به خیر روزهای بارداری را میگم یادمه هرشنبه بابایی بهم می گفت هفته جدید مبارک مثلا هفته ٢٠،٢١و ...تا اینکه رسیدیم به هفته ٣٨ام.الانم میگم دخترم نفسم هفته ٣١ تولدت مبارک. ...
پایان هفت ماهگی گل دخترم
دخملی من وارد هشت ماهگی شد. شکرت خدا جونم آنیتا جونم دیروز وقتی شیشه قطره ویتامین آ+د را دیدی اخم و تخم کردی ما هم نمیتونستیم تشخیص بدیم واسه چی اینجوری میکنی بعدش متوجه شدیم فکر میکنی می خواهیم آهن بدیم بهت.آخه اصلا آهن دوست نداری گلم. امروز یه کم دیر اومدم خونه .آخه تو اداره سرم خیلی شلوغ بود .از وقتی من را دیدی تا وقتی بخوابی نمیذاشتی از پیشت برم تا یه کم دور میشدم گریه میکردی.آخر سر بابایی ش...